به چیزای خوب فک کنین!
مثلا به مخابرات و این اپراتورای نمکینش :)
+ تا الان دوتاشونو شناسایی کردم! طرف خودش میگه سلاااام من یکی دیگه ام :|
+ جاداره یه خداقوت عرض کنیم خدمت مخابرات که اوقات مفرحی رو در پشت خط های این قرنطینه واسمون مهیا کرده :)
+ اذان ظهر به افق تهران
رفته بودم بیرون، یه عابر بانک پیداکنم ازش پول بگیرم.فردا میخوام عیدی بدم به خواهرم.
+ خودم پیش خودم خجالت میکشیدم از بیرون رفتنم.
+ برگشتنه، کل راهو فاتحه خوندم واسه اونایی که امسال نتونستم برم سرشون بزنم.
خونواده و فامیل ما، فامیل جمع و جوریه.۱۵-۱۶سالی هست که کسی به اسم مامان بزرگ یا بابابزرگ وجودخارجی نداره واسه ما و از همین حرفای اینجوری که حس گفتنش نیس.
+ خوب بود که ماسک داشتم؛ وگرنه فک میکردن مث دیوونه ها دارم باخودم حرف میزنم!!
تو ترافیک که بودم، فقط به انبوه آدما و ماشینا نگاه میکردم و فکر میکردم.
فکر میکردم به اینکه چقدر غم انگیز شده این ترافیک لعنتی.
چقدر غم انگیز شده پلاستیک پر از لباس دست آدما .
و اون حاجی فیروز وسط خیابون که غم انگیزتر از هرساله .
+ میدونی یعنی چی اینا؟؟؟
- یعنی جدی نگرفتن قضیه رو.
یعنی خیال جدی گرفتنم ندارن!!
بقیشم میدونی؟؟؟!
اینکه شیمی درمانی یه سری بیمار سرطانی افتاده عقب ؟؟
شیمی درمانی بیفته عقب، میدونی یعنی چی؟؟؟
سلول سرطانی دیوانه وار رشد کنه میدونی یعنی چی؟؟
ccu خلوته چون میترسن مریض قلبیشونو بیارن این بیمارستان
مریض قلبی پرخطر بشینه تو خونه میدونی یعنی چی؟؟؟
+حالا برو بیرون!!
درباره این سایت