رفته بودم بیرون، یه عابر بانک پیداکنم ازش پول بگیرم.فردا میخوام عیدی بدم به خواهرم.
+ خودم پیش خودم خجالت میکشیدم از بیرون رفتنم.
+ برگشتنه، کل راهو فاتحه خوندم واسه اونایی که امسال نتونستم برم سرشون بزنم.
خونواده و فامیل ما، فامیل جمع و جوریه.۱۵-۱۶سالی هست که کسی به اسم مامان بزرگ یا بابابزرگ وجودخارجی نداره واسه ما و از همین حرفای اینجوری که حس گفتنش نیس.
+ خوب بود که ماسک داشتم؛ وگرنه فک میکردن مث دیوونه ها دارم باخودم حرف میزنم!!
واسه ,فامیل ,حس ,نداره ,همین ,حرفای ,ما و ,واسه ما ,نداره واسه ,وجودخارجی نداره ,و از
درباره این سایت